-
تیغ
23 مهر 1384 15:11
نزدیک بود بخاطر خندیدن بیجا، شاهرگ گردنم با تیغ سلمونی بریده بشه!.. تلویزیون آرایشگاه روشن بود و من چون زیر تیغ سلمونی بودم، تصویر رو نمیدیدم و فقط صدای گویندهی اخبار رو میشنیدم و همین شنیدن خبر بود که...!! خبر شوکآور و خنده دار این بود: آقای حداد عادل، در پاسخ به یکی از نمایندگان که به عملکرد ضعیف هیئتهای تحقیق...
-
جان!
18 مهر 1384 10:16
اسم همسرم حسین هست همنام تو. ولی هرگز نتوانستم به او بگویم حسین جان. چون همسرم بود و برایم جان گفتن مقدس بود. وقتی به تو گفتم حسین جان که دوست جانی منی. بعد از آن دیگر همیشه همسرم را حسین جان صدا می زنم. تو برایم فرد مقدسی هستی. شاید چون ادبیات را عاشقانه دوست دارم و تو از ادیبان روزگاری. به فدای تو من... <<...
-
پاسخ دندانشکن!
11 مهر 1384 10:29
گفتم: برای چی رشتهی ادبیات فارسی رو انتخاب کردی برای ادامهی تحصیل؟ گفت: همینجوری!!! -------------------- همین پاسخ یککلمهای کافی بود برای اینکه نظرم دربارهاش کاملاْ تغییر کُنه... ---------------- گفتم: حالا چرا برای مقاطع بالاتر ادامه تحصیل نمیدی؟ گفت: بیخیال بابا!! چه حوصلهای داری!!! -------------- بعدش این...
-
[ بدون عنوان ]
7 مهر 1384 15:35
ای زن تو به شبهای زمستان مانی! از بَس که درازی و سیاهی و خُنُک! ------------------- خدا نصیب نکُنه!!
-
[ بدون عنوان ]
3 مهر 1384 09:13
-
روزهای طلائی
2 مهر 1384 16:42
احساس پیرمرد، حالا دیگه با روزهای گذشته خیلی فرق میکرد.. از زمین تا آسمون.. با اون روزهائی که برای آیندهی خودش نقشه میکشید، برای آیندهی همسرش، بچههاش، نوهها و حتّی همسایههای دور و نزدیک!.. اون روزهائی که نمیذاشت هیچکس، حتی نزدیکترین کسانش، از افکاری که توی سرش بود خبردار بشن.. روزهائی که خودش همهکاره بود و حرف...
-
اخراج به دلیل کفزدن!!
26 شهریور 1384 14:32
لطفاْ به عکس این بچهپررو که مشغول دستزدنه با دقّت بیشتری نگاه کنید!... موش کثیف ، لقبی است برای وین رونی بازیکن ۱۹ ساله و ملیپوش منچستریونایتد... به همین ترتیبی که در تصویر میبینید، در جریان آخرین بازی منچستر یونایتد در لیگ قهرمانان اروپا، بعد از اینکه خطای شدیدی روی یکی از بازیکنان حریف انجام میده - و به گفتهی...
-
خوشترین خبر
24 شهریور 1384 12:07
آیینه و آه ، جدیدترین آلبوم سیدحسامالدین سراج روانهی بازار شد... از صبح که این خبر رو خوندم، دل تو دلَم نیست!. سادیسمِ سراج داشتن این بیقراریها رو داره دیگه!. اصلاْ میدونید چیه؟؟ عاشقیه و هزار دردسر!.... همینجوری دارم لحظهشماری میکنم تا ساعت کارم هرچه زودتر تموم بشه و سریعاْ به وصال این نوار بــِرِسم!... تو...
-
NGO در محلهی ما!
22 شهریور 1384 10:20
<< با عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن نیمهی شعبان و ... گروه تزعینات کوچهی... تصمیم گرفته است در راستایِ تزعین کردن کوچه به نحـو احسنـد از هر خانوار مبلغ ۱۵۰۰ تومان جمعآوری کند... در زمن پولها راس ساعت ۱۰ صبح فردا جمعآوری خواهد شد... >> با تشکر: گروه تزعینات کوچهی... .................... NGO یعنی...
-
[ بدون عنوان ]
14 شهریور 1384 09:45
دلِِ رمیـدهی ما را بـه چشـمِ خـود مَسپار سیاهمسـت چـهداند نگـاهبـانی چیـست؟
-
[ بدون عنوان ]
12 شهریور 1384 15:12
عشق یعنی تو مرا میرانی ........ من به صدحوصله میآیم باز ----------- گــر برانی بــرود، وَر بروَد بــازآید .......... ناگزیراست مگس دکهی حلوائی را ----------- بین این دوتا بیت، من یه رابطهی مساوی میبینم!... شما چطور؟؟
-
آخرین تیرِ ترکش!
9 شهریور 1384 12:00
استاد شهریار دوبیتی زیبائی داره که خیلی ساده و دلنشینه و از اون شعرهای کاملاْ تجسُّمی و احساسیاست که من هر وقت میخونَم، حالت آدمهای شعر رو که یک مادر و کودک هستند، تصّور میکنم... طفل از غضبِ گاه به گاهِ مـادر باشد چه لطیف عُذرخواه مادر مادر چو به قهر خیزَدَش بُگریزد دانــیبهکجــا؟ در پنــاه مادر!!! ---------- یکی...
-
آغازی دگر
6 شهریور 1384 08:34
بر زخـمهای دلَـم بوسه میزنم.. کسی جُــز من پناه او نیست.. کم خِـــرَدِ مهربانِ من!! آرام گیر در قفسِ این سینهی تنـگ.. چندیاست که به نفَسهای کمجان سنگینَم خو گرفتهام... تو آرامگیر.. باشد باهَم میرویم... باهَم... خاطراتت را نگهدار.. من فراموش خواهمکرد، هر چه جُــز خوب است.. دیرگهی است خوگــر به فراموشیام.....
-
[ بدون عنوان ]
26 مرداد 1384 11:27
بازآ که در فراقِ تو چشم امیدوار چون گوشِ روزهدار بر اللّهو اکبر است
-
کابینه ۷۰ میلیونی!
24 مرداد 1384 09:51
من که چشمم از این کابینه، آبی نمیخوره!... --------------------- آقای رئیسجمهور؛ چی شد اونهمه شعار عدالت محوری؟! صفار هرندی، وزیر ارشاداسلامی. سردبیر روزنامهی کیهان که اسم این روزنامه رو تونست از سرِ زبونها بندازه و تیراژش رو به پائینترین رقم ممکن برسونه! حالا مفهوم آزادی ۳۶۰ درجهای رو میفهمم!! صفارهرندی که...
-
ساختِ جدیدترین دستگاه موازی!
18 مرداد 1384 16:57
تا همین یکی دو روز پیش رَسم بَر این بود که وقتی یکی از مقامات کشورهای خارجی به ایران میومد، با رئیسجمهور، رهبر انقلاب، رئیس مجمع تشخیصِ مصلَحت، رئیس قوّهی قضائیه، رئیس مجلس، ولایتی و... دیدار و دربارهی موضوعات مورد علاقهی دوکشور گفتگو میکرد. از وقتی خاتمی دیگه رئیس جمهور نیست، یعنی از پریروز قرار بر این شده هر...
-
حرف تو حرف
17 مرداد 1384 09:49
چون دلِ شیر داشت، همیشه با دُم شیر بازی میکرد! ....... آخرینبار که بازداشت شد، باز داشت دُزدی میکرد! ....... پروندهی گوسفندی که روزنامه میخورد، به دادگاه مطبوعات فرستاده شد! ....... آنکه شیران را کُند روبَه مزاج اعتیاد است، اعتیاد است، اعتیاد!
-
[ بدون عنوان ]
16 مرداد 1384 08:57
آقای گنجی، ما را تنها نگذارید... از اکبر گنجی نوشتن زیباست.... گنجی دوستداشتنی است.... آقای گنجی، ما را تنها نگذارید... ما که مدتهاست شما را تنها گذاشتهایم.... آقای گنجی، ما را تنها نگذارید...
-
خدا میداند،...
14 مرداد 1384 20:16
دیرگاهی است که به هیچ باد صبا و نسیم سحَر شکُفته نمیشوم. دَرین آشُفتهبازار، همهچیز آزارَم میدهَد. از رهگذر کدامین روزگار است؟ نمیدانَم. در دلَم، حرفهای ناگُفته بسیار است، امّا یادآوری آنها، تنها خاطر مسکینام را آزُردهتر میسازَد و ظاهر پُرچینَام را پَژمُردهتر. امّا خدا میداند،... دل از کفدادهای هستَم که...
-
[ بدون عنوان ]
12 مرداد 1384 12:10
مگر به رویِ دلآرایِ یارِ ما، ورنی به هیچوجهِ دگر کار برنمیآید
-
نگارَم دَر زَد...
5 مرداد 1384 11:54
ْ ْ روزها از پی هم پرشتاب میروند. چیزی فراموش نمیشود، آدمها چیزی متفاوت از احساسشان نیستند، حتّی اگر حضورشان را حس نکنیم و یا گمان کنیم که فراموش کردهایم و کردهاند. همهچیز در وضوحِ کامل بی عیب و نقص همیشه و همیشه جاودان خواهد ماند در هیاتهایی غریب بی آنکه بخواهیم و یا حتی بدانیم. ْ ْ ------------------------...
-
اخبار سرسری!
3 مرداد 1384 11:20
یکی داشت میگفت: امام یونس رو، سرِکوه شُغالا خوردَن!! بهش گفتن: اولاً اون امام نبود و پیغمبر بود!. دوماْ یونس نبود و یوسف بود!. سوماً سرکوه نبود و تهِچاه بود!. چهارماً شُغال نبود و گُرگ بود!... پنجماْ این دروغی بود که برادران یوسف به یعقوب گفتند!!... گُرگ کجا بود؟؟؟ .................... امروز که داشتم وبگردی...
-
نانوشته!
1 مرداد 1384 14:15
یکی به من بگه اون دوتا نظر، اونجا، دُرست زیرِ اون نانوشتهی پائینی چیکار میکنه؟!!! یه قراری بذارم که دیگه چیزی ننویسم و هی تند تند آپدیت کنم!... مثل اینکه اینجوری نظراتِ حضرات بیشتر میشه!!... هم قصهی نانوشته خوانی هم نکتهی نانموده دانی!
-
[ بدون عنوان ]
29 تیر 1384 00:44
-
... امروز
27 تیر 1384 09:47
... امروز و طی این چند روز گذشته، دلم بدجوری دست و پا میزد که یه چیزی رو یادم بیاره. خیالش که من فراموش کردم! اما هیهات... بُگشای تُربتَم را، بعد از وفات و بنگر کز آتش درونَم، دود از کفن بَرآید ... امروز روزی است که باز، سلطانیِ عالم را طُفیلِ عشق میبینم و با خودم میگم: گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز که خیمه سایهی...
-
آخرین خبر
2 تیر 1384 01:01
هنوز دارم فکر میکنم که چرا اینجوری جواب داد؟!. یعنی اشتباهی در کار بود یا عمداْ این حرفها رو زد که ماهیتش برای همه معلوم بشه!. همین چند دقیقه پیش آقای هاشمی رفسنجانی در پاسخ به آخرین پرسش مجری گفتگوی ویژه در مورد کابینهی احتمالی دولت سوم، گفت: ْ ْ سعی خواهم کرد که از تمام سلیقههای موجود استفاده کنم و بیشتر از قبل...
-
چراغ راهنمائی و انتخابات جمعه!
31 خرداد 1384 22:40
امروز صبح، چهارراه ایران خودرو شدیداْ ترافیک شده بود. وقتی که بعد از نیمساعت معطلی رسیدیم سرِ چهارراه، تازه فهمیدیم که چراغ راهنمائی قاط زده!. هر سه چراغی که تو مسیرِ شرق به غرب قرار داشتند، همزمان باهم روشن شده بودند! یکی از چراغها، هم سبزش روشن بود و هم قرمزش! چراغِ وسطِ چهارراه، زرد رنگ بود و چراغ سومی هم کاملاْ...
-
روز سرگردانی!
30 خرداد 1384 00:00
به روزی رسیدیم که رفسنجانی اصلاح طلب قلمداد میشه و آرای ایشون به حساب اصلاحطلبان نوشته میشه. روزنامهی شرق اسامی رفسنجانی و کروبی رو تو لیست اصلاحطلبان آورده بود و محمد قوچانی با نوشتن سرمقالهای آتشین، شدیداْ از همه درخواست کرده بود که روز جمعه به رفسنجانی رای بدن!. خدا بگم این خاتمی رو چیکار بکنه که هر چی...
-
اخبار
25 خرداد 1384 00:05
تمام شرکتهای سرویس خدمات اینترنت بگونهای شدید فیلترینگ رو گسترش دادند و دیگه عملاْ نمیشه از تو اینترنت اخبار زیادی بدست آورد! گویا، بلاگاسکای، و خیلی از سایتهای عمومی هم فیلتر شده و عملاْ دارند به مردم میگن که ما باید براتون تصمیم بگیریم!. طبق نظرسنجیها آرای دکتر معین روز به روز در حال افزایش بوده و این مسئله...
-
من رای میدهم،... تو خودت میدونی!
22 خرداد 1384 18:28
دوم خرداد ۷۶ تو بیمارستان بستری بودم و برای اولین دوره نتونستم به خاتمی رای بدَم. بجاش تو سالگرد دوم خرداد، رفتم دانشگاه تهران و برای حرفهای خاتمی کلی سوت و کف زدم و کافَر شدم.! ۱۸ تیر ۷۸ هم نبودم، اما ۱۸ تیر ۷۹ تو میدون انقلاب کتک مختصری خوردم. سال ۸۰ که خاتمی قرار بود برای بار دوم کاندیدا بشه قول داد که تو ورزشگاه...