سلطان قلبها!

سیاسی نوشتن را دوست ندارم اما وقتی قلقلک می­شوم کاری از دستم برنمی­آید!. دیروز با خواندن سرمقاله روزنامه «ایران» به قلم آقای «جوانفکر» بدجوری قلقلکی شدم که چیزی بنویسم. ایشان در آن مقاله آورده­اند که: «اکنون در گوشه و کنار دنیا، مردم با افتخار و سربلندی، نام محمود را با الگو گرفتن از رییس جمهور محترم ما بر روی فرزندان خود می­گذارند»!. و خواسته­اند با این جمله، محبوبیت آقای احمدی نژاد را در همه دنیا و بین کوچک و بزرگ نشان بدهند. با خواندن این مقاله بی­اختیار به یاد فردوسی افتادم که در وصف بزرگی «سلطان محمود غزنوی»، بیت فریبایی دارد:

چو کودک لب از شیر مادر بشست       ز گهواره «محمود» گوید نخست!

اولین کلمه­ای که همه کودکان بر زبان می­آورند «ماما» یا «ممه!» یا هر چیز دیگری شبیه به این است و فردوسی با این تشابه به سرایش این بیت زیبا پرداخته تا نشان دهد که «محبوبیت» سلطان یا «ترس» از خشم وی در آن روزگار تا چه پایه­ای پیش رفته است.

حالا از جناب آقای «جوانفکر» می­پرسم که:

  • آیا مردم دنیا «سطلان محمود» شما را بهتر می­شناسند یا مردم ایران؟
  • آیا این شیفتگی و عشق شما به ایشان است یا مردم دنیا؟
  • آیا آمار تولد و مرگ در دنیا فقط برای شما فرستاده می­شود و تعداد نام­های «محمود» را به نسبت دیگر نام­ها شماره می­کنید یا خیر؟
  • مردم گوشه و کنار دنیا به چه میزان از شیفتگی به «سلطان محمود» رسیده­اند که یک کمپین یا سایت یا چیزهای دیگر برای او راه نمی­اندازند و تنها به سراغ کودکان زبان­بسته می­روند.
  • با کدامین مرکز آمار توانسته­اید به نام کودکان دنیا دسترسی یافته و به ین نتیجه­ی درخشان برسید؟

اما آقای جوانفکر؛ باور بفرمایید شاخص محبوبیت با نام­گذاری فرزندان و دویدن به دنبال ماشین روباز و دست تکان دادن نیست!. عزیز دل برادر؛ محبوبیت از برادر و خواهر و دوستان و نزدیکان آغاز می­شود و به دایره­ی بزرگ­تری می­رسد. در روزهای انتخابات 88 اگر سری به خیابان­های شهر تهران می­زدید اوج محبوبیت از نوع معکوس را در سیمای شهروندان تهرانی مشاهده می­کردید. اکنون که چند سال هم گذشته و آب از سر گذشته، وای به محبوبیت!.

خدا را بر آن بنده بخشایش است        که خلق از وجودش در آسایش است