جمال عشقی!

داشت درباره عشق میگفت که یک بیت شعر یادش افتاد. بلافاصله فریاد زد: 

سخن عشق نه آن است که آید به زبان    سعدیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت! 

گفتم: ببخشید «سعدیا» نبودا، به نظرم «ساقیا» بود! 

گفت: جمالتو عشقه، خوب سعدی هم خودش یه پا ساقی بود!. نبود؟

نظرات 1 + ارسال نظر
behesht 19 آبان 1390 ساعت 05:52 ق.ظ http://nochagh.blogsky.com/

به این میگن حاضر جوابی
خوبی استاد ادبیات؟کاشمنهم یک ادیب بودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد