پاسخ دندان‌شکن!


گفتم: برای چی رشته‌ی ادبیات فارسی رو انتخاب کردی برای ادامه‌ی تحصیل؟
گفت: همینجوری!!!
--------------------
همین پاسخ ‌یک‌کلمه‌ای  کافی بود برای اینکه نظرم درباره‌اش کاملاْ تغییر کُنه...
----------------
گفتم: حالا چرا برای مقاطع بالاتر ادامه تحصیل نمیدی؟
گفت: بی‌خیال بابا!! چه حوصله‌ای داری!!!  
--------------
بعدش این یکی پاسخ هم اضافه شد....
نظرات 7 + ارسال نظر
گربه چکمه ژوش 11 مهر 1384 ساعت 12:15 ب.ظ http://www.pervilla.com

بیشتر میپرسیدی دندان شکن تر هم میشد

[ بدون نام ] 12 مهر 1384 ساعت 12:04 ق.ظ

شعرش اینجوری نیست! باید بگی دزدی بوسه عجب دزدی پرمنفعتی است که اگر باز ستانند دو چنداد گردد

نگار 12 مهر 1384 ساعت 12:22 ق.ظ

کی از کی پرسیده ما نفهمیدیم
ولی عجب جراتی کرده هر کی بوده که اینجوری دندان شکسته!

بهشت 12 مهر 1384 ساعت 04:24 ق.ظ http://nochagh.blogsky.com

چه جوابی!واقعا بی سلیقه بوده اون......ولش کن.بهش بگو خدا را شکر که منو همین جوری نمیخوای انتخاب کنی.آدم با تو نپره بهتره.تنهایی به بودن با تو ارجحه.خواسته به تو بی اعتنایی نشون داده باشه.من مطمئنم رشته ایی دیگه نیاورده فکر کرده ادبیات را میتونه بخونه غافل از اونکه ادبیات را هم نمی تونسته.حالا تا کجا خونده؟

او خدای من 12 مهر 1384 ساعت 11:50 ق.ظ


....و اینک نوبت آواز جغدهاست...

نغمه 17 مهر 1384 ساعت 11:58 ق.ظ

اسم همسرم حسین هست همنام تو.ولی هرگز نتوانستم به او بگویم حسین جان.چون همسرم بود و برایم جان گفتن مقدس بود.وقتی به تو گفتم حسین جان که دوست جانی منی.بعد از دیگر همیشه همسرم را حسین جان صدا می زنم.تو برایم فرد مقدسی هستی.شاید چون ادبیات را عاشقانه دوست دارم.و تو از ادیبان روزگاری.به فدای تو من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد