امروز صبح، چهارراه ایران خودرو شدیداْ ترافیک شده بود. وقتی که بعد از نیمساعت معطلی رسیدیم سرِ چهارراه، تازه فهمیدیم که چراغ راهنمائی قاط زده!. هر سه چراغی که تو مسیرِ شرق به غرب قرار داشتند، همزمان باهم روشن شده بودند! یکی از چراغها، هم سبزش روشن بود و هم قرمزش! چراغِ وسطِ چهارراه، زرد رنگ بود و چراغ سومی هم کاملاْ سبـزِ روشن بود! جالبتر اینکه دوتا افسرِ پلیس هم تو همون مسیر و با فاصلهای نسبتاْ کم ایستاده بودند که یکیشون فرمان حرکت صادر میکرد و دیگری ایست کامل!!. همه سرگردون شده بودند و نمیدونستند چیکار باید بکنن؟؟ گزینهی سبز رو انتخاب کنند و حرکت کنن؟، زرد کنند و احتیاط؟، یا توقف کنند و از خط قرمز به هیچوجه عبور نکنند؟!!.
همه تو شلوغی و راهبندان، ویلان و سرگردان شده بودند و فقط زورشون به بوق میرسید!. بوق، بوق، و بازهم بوق...! من با دیدن این وضع، بلافاصله یاد انتخابات روز جمعه، سوم تیرماه افتادم!.
من که واقعاْ نمیدونم، جمعه چه باید کرد؟
یکی میگه: رای نَـدیها!... خیانت نکن!.
دیگری میگه: باید رفت و به هاشمی رای داد تا طالبان روی کار نیآد که همه بیچاره میشن!.
بعضیها میگن: احمدی نژاد گفته با اومدنِ من، تمام رانتخوارها و سواستفادهکنندگان از بیتالمال، بگردند دنبال سوراخموش!. چون وقتی بیآم دستِ تمام این آدمها رو قطع میکنم و اموال و دارائیهاشون رو به مردم که صاحبان اصلی اون هستند برمیگردونم!. تمام این افراد رو از مدتها قبل شناسائی کردم و فقط منتظر فرصت هستم.!
طرفداران هاشمی میگن: اگه رفسنجانی بیآد، بعد از مدتها انتظار رابطه با آمریکا برقرار میشه و تمام کارها روبراه میشه!. رفسنجانی تازه فهمیده که چه جوری باید رفتار کُنه!.
بعضیها:... --- ( یه نفر جلوی این آقای کروبی رو بگیره!!. )
بسیجیها میگن: بدجوری کک به تنبون خلافکارها و مالمردمخورها افتاده و خودشون رو خراب کردند!. خدا کنه احمدینژاد رئیس جمهور بشه تا بعد از ۲۷ سال، مردم طعم عدالت علوی رو بچشند.
خیلیها از اخلاقِ بیریای شهردار، تعریف و تمجید میکنند و میگن: هنوز که هنوزه، برای خودش نهار از خونه میآره!... از شهرداری یک ریال حقوق نمیگیره!... هنوز ماشین شخصی و قدیمی خودش رو سوار میشه... اگر رای بیآره، به کاخ سعدآباد نخواهد رفت و تو میدان پاستور مستقر میشه!...
وقتی اسم کسانی رو در طرفداری از رفسنجانی میشنوی که هیچ سنخیتی با سیاست ندارن، با خودت میگی؛ راستی راستی چه خبر شده؟؟ حتی خود هاشمی هم تعجب میکنه وقتی چشمش به اسامی بعضی از این آدمها میخوره!. البته تو این وسط، یه سری آدم حسابی هم هستند که مطمئناْ از سر دلسوزی دارن از هاشمی دفاع میکنند!.
بالاخره نفهمیدیم، جمعه باید برای رای دادن به پای صندوق رفت یا نه؟؟ نمیدونیم رای سفید دادن بهتره یا نام یکی از دو کاندیدا رو نوشتن؟؟
تحریمیها باز هم دَم از تحریم میزنند و تحکیمیها هنوز دست روی دست گذاشتند و معلوم نیست منتظر چه اتفاقی هستند!.
مردم همه بلاتکلیف شدن. نمیدونند باید رای بدن یا خونه نشین باشند!. احتیاط کنند یا به سیم آخر بزنند!.
همه میگن: هاشمی امتحانش رو تو این ۲۷ سال پس داده!. مگرنداده؟؟
شنیده بودیم: آزموده را آزمودن خطاست!. اما چه خبر شده که حالا داریم نازش رو هم میکشیم؟!!.
یکی به من بگه جمعه اسم کی از صندوق در میآد؟.
به نظر من باید به گوگوش یا داریوش یا ابی وستار و شهرام کاشانی وشهرام شب پره وشهره ولیلا فروهر وکامران وهومن حبیب ومحمدودیگه جونم برات بگه شهیار قنبری
سلام و عرض ادب٬ قلم گیرا یی دارید ٬ موفق باشید