شاعره

خواهش می‌کنم این رباعی رو با دقّت بخوونید:
--------------
     ما را به دَمِ پیر نگه نتوان داشت       در حُـجره‌ی دلگیر نگه نتوان داشت
     آن را که سَرِ زلف چو زنجیر بُوَد         در خانه به زنجیر نگه نتوان داشت
------------
قشنگی این رباعی زیبا زمانی بیشتر میشه که بدونیم سراینده‌ی آن زنی است بنام مهستی  گنجَوی که هزار و دویست سال پیش از ما زندگی میکرده و در اون دوران سخت.... اینکه زنان با آن همه احساس و عاطفه کمتر شعر سرودند و کمتر شاعره‌ای سراغ داریم که از او دیوان شعری به یادگار مونده باشه به نظر من به اجبار زمانه و سختگیری بیش از حَدّ مردان مربوط میشه و دیگه اینکه زن رو فقط زینتی می‌دونستند که متعلّق به مرد بود... زنان کمتر عاشق میشدند و کمتر توان این رو داشتند که از عشق و احساساتشون حرفی به زبون بیارند و همیشه زیر سایه سنگین مردان(همسران،پدران،برادارن،...)، روزگار رو میگذروندند... گوهر انسانیت رو در مرد بیشتر از زن دونستن، از خرافاتی بوده که تو این مملکت و جاهای دیگه خیلی باعث عقب موندگی زنان شده... اینهم یک رباعی دیگه از مهستی.....
------------
           حَمّامی را بگو گَرَت هست صَواب     امشب تو مَخُسب و تُونِ گَرمابه بِتاب
           تا من به سَحرگاه بیایم به شِتاب     از دل کُنــَمَش آتــش و از دیـده پُـــرآب

نظرات 5 + ارسال نظر
بهشت 17 آبان 1383 ساعت 03:48 ق.ظ http://nochagh.blogsky.com

تو نگران نیستی یه فمنیست قلمداد بشی که از زنها دفاع میکنی؟ممنون که ما را جنس دوم نمیدونی.لعنت به آن تفکر مردانه که فکر کند همین قدر که کسی مرذ باشد کافیست.دیروز داستان جالبی درین رابطه اتفاق افتاد که برایت خواهم نوشت

لاله 17 آبان 1383 ساعت 07:43 ب.ظ http://pargol.blogsky.com

تو دوباره داری می خونی...

بهشت 18 آبان 1383 ساعت 12:08 ب.ظ http://nochagh

سلام حسین جان.تو وبلاگم اثر انگشتهای پاتو دیدم فهمیدم قدم رنجه فرمودی اومدی ولی من دیر فهمیدم.حالا تازه پیامتو دیدم.باز هم تشکر میکنم که از اشعار زنان نوشتی از رابعه نیز خواهی نوشت؟اونکه با خون خود بر دیوار حمامی نوشت که در آن غرق خون خویش بود؟همون شاعره ایی که......آری زن از نظر بعضی شیی محسوب می شود که باید پنهان داشتش.وکاش با تکریم و احترام که نه با اهانت و تلقین اینکه حقیر هستی.این چنین افرادند که خلخال از پپای زن یهودیه با اجحاف می کنند و حضرت علی(ع) میگوید اگر از شرم بمیرد کسی از زشتکاری شان حق است.ماه رمضان برای خشم هایم که تقدس یابند دعا کن

مانی 18 آبان 1383 ساعت 02:57 ب.ظ http://cheshmhayash.persianblog.com

مرسی که بهم گفتی مزخرفو چه جوری مینویسن آخه وقتی شروع بنوشتن میکنم حواسم دیگه ژیش غلط املایی یاش نیست

آرتمیس 18 آبان 1383 ساعت 11:26 ب.ظ http://rahro53.persianblog.com/

سلام رفیق گرفتاری هام یه خورده زیاد تر شده . مطلب این دفعه جالب بود رابعه هم یکی از زنان شاعر است که بسیار زیبا مس راید . موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد