علم ، سیاست و ماندگاری در تاریخ


خاتمی در دیدار با سفیران کشورهای خارجی :
 سیاستمداران میهمان تاریخ اند . دیر یا زود سیاستمداران از سر سفره تاریخ برخواهند خاست ولی مصلحان ، اندیشمندان و عالمان میزبان تاریخ و ماندگارند . صاحبان قدرت که در دوران خویش ، زندگی آنها دارای زرق و برق بوده است در تاریخ مدفون می شوند اما پیامبران ، معلمان و اندیشمندانی که تهیه کننده غذای روح عصر خویش هستند در تاریخ ماندگارند .
                                                                     روزنامه ایران :  ۲۰/۱۱/۸۲
نکته ۱ :
براستی سیاست واژه مظلومی است که هیچگاه بدرستی معنا نمیشود . بهتر بود آقای خاتمی به جای سیاستمداران از واژه سازشکاران سیاسی استفاده میکرد . آیا علی (ع) سیاستمدار نبود ؟ آیا قیام امام حسین (ع) بر مبنای آموزه های اسلامی ، سیاسی نبود ؟ آیا سیاست شما عین دیانت شما نیست ؟ باید گفت سیاست در اندیشه علوی هرگز به معنای سازش و عقب نشینی از اعتقاد و باور یقینی نیست . سیاست علمی است برای بهتر اداره  کردن امور یک مملکت که با شجاعت و تدبیر پیوندی ناگسستنی دارد . پررنگ ترین دوران زندگی مولا علی (ع) ، زمان کوتاه ولی پربار حاکمیت و ولایت ایشان است که میزبانی همیشگی تاریخ جهان را برای ایشان به ارمغان آورده است*... به تاریخ ایران برگردیم . میرزا تقی خان امیرکبیر و قائم مقام فراهانی برای شما آشنا نیستند ؟ اینها میهمان تاریخ ایرانند ؟؟؟ 
نکته ۲ :
شکی نیست که آقای خاتمی برای هر سخنرانی ، مطالب را از قبل آماده میکنند . با کمی دقت میتوان دریافت ، زمانی که برای بیرون از مرزها حرف میزنند ، از کلماتی استفاده می کنند که معنای کلی و جهان شمول دارند ، واژه هائی چون : تمدن ، تاریخ ، فرهنگ ، صلح ، برابری و عدالت ، آزادی ، گفتگو ، اندیشه و ... درست مثل فیلمسازانی که برای برنده شدن جایزه در جشنواره های معتبر خارجی ، فیلمهائی متفاوت میسازند . در ساده بودن مردم کشورم ، هیچ شکی ندارم ولی نمیدانم تمام مردم دنیا به سادگی مردم ما هستند یا خیر ؟‌! آیا ایشان می خواهند میزبان تاریخ دنیا گردند ؟ بهتر نیست قاچ زین را بچسبند !!!!  
نکته ۳ :
حتما آقای رئیس جمهور به گفته های خود ایمان دارند ؟ این عناوین را نگاه کنید ... : یک دوره وزارت ارشاد ، سالها رئیس کتابخانه ملی ، دو دوره ریاست جمهوری ، سه سال ریاست سازمان کنفرانس اسلامی ، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ، رئیس شورای عالی امنیت ملی ، ناظر بر حسن اجرای قانون اساسی ، عضو مجمع روحانیون مبارز ، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و .... اینها بخشی از عنوانهای سیاسی ایشان است . آیا آقای خاتمی خود را سیاستمدار نمی دانند ؟ آیا ایشان توقع دارند که در زمره اندیشمندان و مصلحان قرار بگیرند ؟
حرف آخر :
جناب آقای خاتمی ،،، چه سیاستمدارن و چه اندیشمندان ، برای ماندگاری در تاریخ یک سرزمین ، فقط یک راه دارند و برای پیمودن این راه باید از قلب مردم آن سرزمین عبور کنند . مردم ایران دو بار این راه را برای شما هموار کردند اما شما با فرصت سوزیهای بی دلیل خود ، زحمات آنان را به هدر داده و به بیراهه رفتید . تا دیر نشده و به حال و هوای آن بیراهه عادت نکرده اید بازگردید ... قلبهائی هنوز انتظار شما را میکشند ....  
    *   یکی از نامه های حکومتی حضرت علی (ع) به مالک اشتر ،  به تازگی به عنوان منشور سازمان ملل متحد و به عنوان بهترین نامه از جانب یک رئیس حکومت ، به استاندار و والی یک شهر برگزیده شده است .

نظرات 7 + ارسال نظر
کیان 23 بهمن 1382 ساعت 01:00 ق.ظ http://www.tardidha.blogsky.com

اما داوری آن سوی در نشسته است بی ردای شوم قاضیان
ذاتش درایت و انصاف
هیاتش زمان

عارف 25 بهمن 1382 ساعت 02:27 ق.ظ http://hekayat.blogsky.com

راستش حرفت به دلم ننشست عزیز شرمنده میدونم مهم نیست اما خوب نظره دیگه
یاحق

کیوان 25 بهمن 1382 ساعت 04:58 ب.ظ http://shoma.blogsky.com

آقای محترم. مرد!!! بزرگوار.
شما هر موقع به قولی که تو مطلب پاینی دادی عمل کردی اونوقت میتونی از خاتمی ایراد بگیری!!!! اینجوری بهتر نیست؟

[ بدون نام ] 25 بهمن 1382 ساعت 06:28 ب.ظ

گل آقا سلام : برادر من گز نکرده پاره کردی . بد جوری سینه سپر کردی که : فلان وفلانی .....درتاریخ ماندگار شدند ، گاهی ماندگاری شخصی ،چیزی ووووو باعث بینوایی و بیچارگی دیگران میشود که با اندکی تامل انسان دست به دعا بر میدارد که ای کاش این ماندگاری از بیخ وبن فرو میریخت ،از طرفی در این سرزمین حسب خیلی از مسایل ایمان فلک بباد رفت چه رسد به کسانی که تو آنها را سیا ستمدار خوانده ای .ای کاش همه میدانستند که چرا نواله های دیگران را نشخوار میکنند ..تمام

شهاب 25 بهمن 1382 ساعت 11:38 ب.ظ http://sharghe-andooh.persianblog.com

سلام .. یه زمانی که هنوز حال و حوصله سیاست رو داشتم حرفای زیادی برای زدن بود .. سیاست تفریح دوران بچه گی من بود .. الان دیگه واقعا حس و حالشوندارم .. گرچه زندگی هم خودش یه شوخی بزرگه اما از سیاست جدی تره به هر صورت .. قربانت حسین جان ... شهاب

رضا 27 بهمن 1382 ساعت 09:12 ق.ظ http://reza-n.blogspot.com

داری شولوخ میکنی ها!

سلام می دونم جاش نیست خب اینم یه جورشه دیگه . به کلاس قصه نویسان هم سری بزن kafka1.persianblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد